پشت پرده رضایت گرفتن نجفی از خانواده استاد-راهبرد معاصر
ادارات، مدارس و دانشگاه‌های کرمانشاه فردا چهارشنبه تعطیل شدند تهران فردا هم تعطیل شد/ آموزش غیرحضوری مدارس و تعطیلی دانشگاه‌ها و ادارات استان تهران مدارس و دانشگاه‌های زنجان چهارشنبه ۲۸ آذر تعطیل شد فردا دانشگاه بوعلی سینا تعطیل شد/ فعالیت‌های آموزشی به صورت مجازی آلودگی هوای تهران به وضعیت قرمز رسید مدارس قم فردا (چهارشنبه) غیرحضوری شد نیمه شرقی کشور رکوردار سرما شد  ادارات مازندران فردا تعطیل نیست؛ فعالیت مدارس غیرحضوری تردد رایگان بانوان با BRT و مترو در روز زن / برگزاری نمایشگاه خوداشتغالی زنان در ایستگاه‌های منتخب مترو مدارس ۱۱ شهرستان کرمانشاه فردا چهارشنبه تعطیل است / ادارات فعالند مدارس و دانشگاه‌های یزد فردا هم تعطیل شدند گیلان ۲۷ آذرماه تعطیل نیست اسکان اضطراری بیش از ۱۲۰ نفر گرفتار در برف در نیشابور/ استقرار ۲ اتوبوس برای اسکان بی‌خانمان‌ها مشاهده اشیاء نورانی در آسمان فردیس / ماجرا چه بود؟ تعطیلی مدارس ۱۳ شهر سیستان و بلوچستان به دلیل سرما/ فعالیت ادارات با تاخیر

پشت پرده رضایت گرفتن نجفی از خانواده استاد

شاید یکی از اصلی ترین دلایل طول کشیدن روند رسیدگی، دفاعیاتی است که حمیدرضا گودرزی، وکیل زبردست نجفی در دو دادگاه مطرح کرد. او توانست قضات دیوانعالی کشور را قانع کند که قتل عمد، در کار نبوده است و نجفی در شلیک ۵ گلوله در حمام محل وقوع قتل، اراده ای نداشته و گلوله ها میان کشمکش و دعوا شلیک شده است.
تاریخ انتشار: ۱۸:۲۴ - ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ - 2020 May 06
کد خبر: ۴۲۲۷۴

به گزارش راهبرد معاصر، قتل میترا استاد به دست محمدعلی نجفی یکی از پرونده های بسیار پرچالش سالهای اخیر در دستگاه قضایی بود. هنوز هم بعد از ۵ جلسه دادگاه و تعداد زیادی خبر و گزارش که درباره این پروند منتشر شده، رای قطحی صادر نشده است.

 

شاید یکی از اصلی ترین دلایل طول کشیدن روند رسیدگی، دفاعیاتی است که حمیدرضا گودرزی، وکیل زبردست نجفی در دو دادگاه مطرح کرد. او توانست قضات دیوانعالی کشور را قانع کند که قتل عمد، در کار نبوده است و نجفی در شلیک ۵ گلوله در حمام محل وقوع قتل، اراده ای نداشته و گلوله ها میان کشمکش و دعوا شلیک شده است.

 

همچنین رضایت گرفتن از خانواده مرحوم استاد در کرمانشاه با مبالغی که عنوان می شود بیش از ۱۰ میلیارد تومان بود، بخشهای دیگر این پرونده است. با حمیدرضا گودرزی به مناسبت آغاز دور سوم دادگاه محمدعلی نجفی، گفتگویی درباره زوایای جدید این موضوع داشتیم که در ادامه می خوانید:

 

پرونده آقای نجفی به دادگاه برگشت و شما همچنان به دنبال اثبات قتل غیر عمد هستید؟

همینطور است. از زمانی که من به این پرونده ورود کردم، همان روزی که در دادسرا اعلام وکالت کردم پرونده با کیفرخواست قتل عمد به دادگاه تقدیم شد. شعبه ۹ دادگاه کیفری یک استان تهران موفق به مطالعه پرونده شدم و نقایصی دیدم که اعلام کردم. دادگاه نقایص ما را در بخشی پذیرفت و با بخشی از رفع نقص موافقت کرد.

در شعبه ۹ دادگاه کیفری استان آقای دکتر کشکولی، رئیس بود و پذیرفت در خود دادگاه نقایص رفع شود و به دادسرا نرود. موضوع گلوله دفورمه را همانجا مطرح کردم و گفتم باید گلوله معاینه شود. صحنه حمام کوچکی است ولی به نظر می رسد مانند اقیانوس بزرگی برای امور جنایی است. اصابت گلوله به دیوار به صورت متقابل وجود دارد و به نظر می رسد گلوله به دیوار و جسم سخت خورده است. درخواست کارشناسی گلوله را دادم که معاینه شد و گفتند نصف بالای گلوله دفورمه شده بود.

دادگاه کیفری از آنجا به تحقیقات شروع کرد. مسئله دیگری کشف شد و آزمایشی به نام گاز باروت روی دست و لباس تیرانداز انجام می شود. گاز باروت پس از شلیک در سلاح و احتراق پخش میشود و اگر دستی در نزدیکی گلوله باشد روی دست می نشیند. این آزمایش را از افرادی انجام می دهند که دستشان در نزدیکی محل شلیک گلوله باشد. در اصل نسبت به مشکوک ها آزمایش گاز باروت میشود.

گفتند ساعتی که رفتند ساعت ۳-۴ بعدازظهر انجام می شود. من گفتم آقای دکتر نجفی ساعت ۳-۴ قم بوده. چطور روی ایشان آزمایش کردند؟ بعد که اسناد را با دقت دیدند متوجه شدند آزمایش روی دستهای خانم استاد بوده. این آزمایش ثابت کرد اسلحه به دست خانم استاد نزدیک یا چسبیده بوده.

اینجا روند تحقیقات عوض شود. گلوله دفورمه شده و محل اثبات گلوله ها روی دیوار نامنظم و پراکنده است. بحث فاصله شلیک هم مطرح شد. فاصله شلیک را کارشناسان گفته بودند در حدود ۵ متر است. ما گفتیم کل حمام ۴ متر نیست، چطور فاصله شلیک ۵ متر است؟ بعد که دوباره بررسی کردند فاصله شلیک به ۲۰ و ۱۰ سانتیمتر رسید. اینها اثبات کرد اصلا اسلحه به دست مرحومه چسبیده بوده.

اظهارات آقای نجفی هم از اولین روز تا امروز هیچ تغییری نکرد. او گفت وقتی وارد حمام شدم خانم استاد دست مسلح من را با دو دست گرفت و من اراده ای به شلیک نداشتم و شلیک ها به صورت پراکنده و بی اختیار بود. اینجا از کارشناس سئوال کردم وضع روحی و اراده ضارب برای شلیک چه بوده؟ کارشناسان گفتند تیرانداز هدفمند نبوده، ضارب تعادل نداشته و اشاره کردند و اراده ای برای شلیک نبوده است. آنها ما به سمت ادعای قتل شبه عمد رفتیم و اعلام دفاع به صورت قتل شبه عمد کردیم. دادگاه کیفری استان هم با ما همراهی کرد و چند جلسه تحقیقات انجام شد. اما در جایی توقف کرد و تحقیقات را ادامه نداد. در جایی که کارشناس اسلحه تقاضای هیات کارشناسی کرد ولی دادگاه متوقف شد و رای صادر کرد.

پرونده یک بار نقض شد و برگشت چرا دوباره شما نتوانستید قتل غیرعمد را اثبات کنید؟

دادگاه وقت رسیدگی داد و ما دوباره درخواست کارشناسی کردیم و پذیرفته شد. حتی کارشناس اسلحه هم تقاضا کرد، دادگاه نپذیرفت. پرونده رای به قصاص صادر کرد و برای سلاح ۲ سال حبس تعیین شد. رای پرونده در دیوان عالی کشور رای شد و دوباره پرونده به دادگاه بازگشت. دیوانعالی در رای اول خود صراحتا به تردید در قتل اظهار کرده بود. نوشته بود کمانه کردن گلوله و اصابت به بدن، در هر صورت قتل غیر عمد است و تقاضای کارشناسی ما را پذیرفته بود و حتی تعیین کرده بود کارشناسان به چه سئوالاتی جواب بدهند.

کارشناس اسلحه در دادسرا گفته بود مسئله اصابت گلوله به قفسه سینه دو تئوری داد. دو اثر گلوله داریم یکی در دست و یکی در قفسه سینه. آقای کارشناس گفت یا دو گلوله داریم که یکی به دست و یکی به قفسه سینه خورده یا یک گلوله داریم که به دست خورده و بعد کمانه کرده و وارد قفسه سینه شده است. اداره فیزیک جنایی تعیین نکرد کدام یک از تئوری ها درست است و همینطور پرونده به دادگاه آمد. ما در دادگاه گفتیم این مسئله باید روشن شود. این را دیوان عالی کشور در دادنامه اول تعیین کرده بود کارشناسان تصویر روشنی از اصابت گلوله به دست و قفسه سینه ارائه دهند که قانع کننده شود. پرونده برگشت و به کارشناسان جدید ارجاع شد. سه کارشناس اسلحه و دوکارشناس پزشکی قانونی تعیین شدند و آمدند محل قتل را بازدید کردند. پس از آن گزارش دادند.

شما تاکید می کنید دادگاه با شما در کشف عدالت همکاری نکرد. شاید این به خاطر فشار افکار عمومی است که جامعه نمی پذیرفت قتل غیرعمد باشد و به خاطر جایگاه آقای نجفی این گمان می رفت که اعمال نفوذ شده است. این تحلیل را قبول دارید؟

از روز اولی که من در پرونده ورود کردم دفاعم بر مسایل علمی بوده است. شاید همین امروز هم در دادگاه مطرح شد. از روز اول جز رفع نقص جنایی و بررسی صحنه و اراده ضارب و شرایط صحنه، چیزی بیان نکردم. این که مردم و تفکراتی که در حاشیه پرونده ایجاد شده چه خواسته ای دارند یک مسئله است و این که واقعیت چیست مسئله دیگری است. برخی می گویند مردم الا به قصاص راضی نمی شوند. در این پرونده اصلا قصاص نداریم. اولیای دم گذشت کرده اند و دادگاه موقوفی تعقیب درباره قصاص داده و قرار هم قطعی شده است. پس موضوع قصاص کلا منتفی است. الان فقط جنبه عمومی جرم ممد نظر است.

آن ابتدای کار را عرض کردم که شما می گویید دادگاه اجازه بررسی بیشتر کارشناسی نداد؟

از روز اول، تعجیل عجیبی در پرونده حاکم است. در دادسرا با عجله کیفرخواست صادر شد و ۷ روزه به دادگاه رفت. در دادگاه اول، دادگاه حاضر نشد هیات کارشناسی بررسی کند و بلافاصله رای صادر شد. بلافاصله با فرجامخواهی ما پرونده به دیوانعالی کشور رفت. در این فاصله ما مذاکرات زیادی داشتیم که گذشت اولیای دم را اخذ کنیم. این هم بحث پیچیده ای دارد.

مطالب محرمانه ای هم پشت این پرونده بود که حرمت خانواده را از بین می برد. ما آنها را کمرنگ کردیم تا توانستیم با خانواده مذاکره کنیم و گذشت را اخذ کردیم و روی پرونده گذاشتیم. قرار بازداشت موقت آقای نجفی نقض شد و او در ۶ شهریور ۹۸ آزاد شد. دو روز بعد تلفنی به من گفتند باید آقای نجفی روز جمعه باید برود زندان. گفتیم شاید به خاطر جو اجتماع، دو سه روزی به زندان برود و قرار جدید وثیقه را قبول کنند و آزاد شود. الان ۸ ماه است او به زندان رفته و آزاد نشده است. الان بیماری کرونا وضعیت خاصی در جامعه ایجاد کرده و دهها هزار زندانی از جمله سارقان را به مرخصی فرستادند. مسئولان انتظامی می گویند ما گله داریم چرا اینها را آزاد کردید. آقای دکتر نجفی از سارقان هم بدتر و خطرناک تر است؟ دادگستری باید رسیدگی کند.

شما سالها وکالت کردید و بهتر می دانید تا حالا نداشتیم یک شهردار و وزیر همسرش را به قتل برساند. نفس با اسلحه به حمام رفتن و تهدید به مرگ را هم همه قبول دارند. ایشان شهردار تهران و نامزد احتمالی اصلاحطلبان برای ریاست جمهوری ۱۴۰۰ بوده است. قبول دارید نفس ماجرا عجیب است؟

ما قبول داریم پرونده عادی نیست و حاشیه دارد. ما در سومین دور دادگاه هستیم. در مرحله اول ۲ جلسه دادگاه بود. بعد رای پرونده در دیوانعالی کشور نقض شد و دوباره دو جلسه دادگاه تشکیل شد و دوباره رای را نقض کرده است و امروز در دادگاه همعرض، سومین دور دادرسی است. ما پنجمین جلسه را طی کردیم ولی پرونده هنوز به جایگاه اصلی خود نرسیده است. چون ما باید تعجیل را کنار بگذاریم و با حوصله رسیدگی کنیم. وقتی بحث دیوانعالی کشور را می کنیم یعنی بالاترین مرجع قضایی ایران. آنها باتجربه ترین و کارکشته ترین قضات کشور را دارند. وظایفشان بسیار سنگین است. شعبه ۴۱ دیوانعالی کشور دو بار رای این پرونده را نقض کرده است. الان اگر فرصت داده شود رای اخیر دیوان را بررسی کنیم چون ماجرای دیگری است.

رای دوم دیوانعالی کشور چه خصوصیاتی دارد؟

این رای با تمام آرای قبلی تفاوت دارد. شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور صراحتا موضوع را شبه عمد دانسته است. حتی فرازها و علل شعبه عمد بودن را به ترتیب بررسی کرده است. مثلا محرز بودن مشاجره بین زن و شوهر و تلاش آنها برای گرفتن سلاح از همدیگر و تقابل و تضاد نقاطی که گلوله به آنها اصابت کرده، نشان دهنده احتمال وقوع قتل عمد وجود ندارد. موضوع اصابت گلوله به دیوار، دفرمه شدن و کمانه کردن به قفسه سینه را به عنوان دلیل شبه عمد عنوان کرده است. سومین دلیل، اصابت گلوله به دست و سپس به قفسه سینه است. دیوانعالی کشور جهات شبه عمد بودن قتل را هم مطرح کرده است.

یک عرف در جامعه داریم، تحت هر شرایطی یک سیاستمدار بزرگ، همسرش را کشته و با رقم سنگینی رضایت گرفته است. حالا اگر این حکم زندان نقض شود، ملت نمی گویند ببین از خودشان بود که به او بخشش خورد. قبول دارید این بخش باعث می شود دفاع شما سختتر شود؟

بله دفاع را سختتر می کند. این فرمایش شما ما را به این سمت می برد این سئوال را طرح کنیم تاثیر افکار عمومی بر تصمیمات قضایی باید چگونه باشد؟ شما می فرمایید یک مجرم بیش از چیزی که عدالت اقتضا می کند مجازات شود چون افکار عمومی چنین می خواهد؟ نباید افکار عمومی این چنین روی عدالت تاثیر بگذارد. افکار عمومی باید روی مسایل کلی و عمومی قوه قضاییه تاثیر بگذارد. روی قوانین و ایین نامه ها اثر بگذارد. اما روی پرونده های فردی افکار عمومی چه اثری باید بگذارد؟

شما می گویید آقای نجفی در بندی حضور دارد که بیمار کرونایی حضور دارد. او در معرض خطر ابتلا به کرونا است؟

آقای نجفی در اسفندماه امسال با سرماخوردگی شدید و تب طولانی مشکوک به کرونا شد و به درمانگاه هم اعزام شد. تست کرونا هم گرفتند و منفی بود. اما در بند او فردی وجود داشت که مشکوک به کرونا بود. در بیمارستان بستری و با تست کرونا در بیمارستان قرنطینه بود. آقای نجفی دارای سابقه سکته حاد قلبی است. در قلب او استند گذاشته اند. بیماری زمینه ای دارد و سنش هم ۶۹ سال است. کرونا برای ایشان به معنی مرگ است. وقتی ریاست قوه قضاییه به همه زندانیان مرخصی داده اند، عنوان شده برای آقای نجفی امکان مرخصی نیست چون بلاتکلیف است و حکم قطعی ندارد. اما یک بحث است، وثیقه را که می شود قبول کرد. این حق قانونی است. پرونده هم در فضای دیگری می شود رسیدگی شود. الان او نزدیک به یک سال است زندان است و ما توقعی از قوه قضاییه داریم. خطر مرگ هم او را تهدید می کند و خانواده اش هم نگرانند.

ممکن است برخی بگویند افراد دیگری هم با شرایط مشابه مانند سن بالا و بیماری زمینه ای در زندان هستند. این فرصت را چرا فقط به آقای نجفی دادید؟

تعداد زیادی از زندانیان محکوم از مرخصی استفاده کردند و این کار مثبت قوه قضاییه است. با این کار شیوع کرونا در زندانها کاهش یافته است. ما درباره موکل خود هم توقع بیجا نداریم. قرار او وثیقه است و باید وثیقه قبول شود. مگر قانون نگفته قاضی «مکلف» به پذیرش وثیقه است؟ این توقع بیجایی است بگوییم چرا وثیقه ای که صادر کرده اید را قبول نمی کنید؟

نماینده دادستانی در دادگاه گفته اند با این پول می شود نصف زندانیان زندان رجایی شهر را آزاد کرد. انگار رقم عجیبی برای رضایت دادید؟

نماینده محترم دادستانی این مطلب را مطرح فرمودند. نماینده دادستان برای چه در دادگاه حاضر می شود؟ می آید از کیفرخواست دفاع کند. نمی آید بگوید آدرس آقای نجفی در منطقه مرفه نشین تهران است. این دیدگاه که نباید در قضیه رسیدگی مطرح شود. این که کسی چیزی دارد که جرم نیست. در ثانی طرح این مسایل چه ارتباطی به رسیدگی در دادگاه دارد؟ از لحاظ قوانین، حتی قضات تکلیف به سازش دارند.

اولین وظیفه قاضی، در دادرسی دعوت طرفین به سازش و مصالحه و گذشت است. ما موازین شرعی و فقهی و سیره نبوی داریم که عفو کنید تا مورد عنایت حق قرار بگیرید. من فکر نمی کنم گرفتن رضایت از طرف پرونده، موضوع بدی باشد که اینطور مطرح شده است. ما آیات زیادی در قرآن داریم که محسنین و عافین و عفو کنندگان را خداوند دوست دارد. این که ما مذاکره کردیم و آن خانواده گذشت کردند، این گناه نیست.

اگر شما بیایید بگویید چرا آنها رضایت دادند و خانواده مقتول را پس از رضایت دادن، مورد خشم و غضب قرار دهید که چرا رضایت داید، اصلا عرف صلح و سازش به محاق می رود. باید این مطلب روشن شود. آقای نجفی چند هزار میلیارد تومان پول داده که رضایت گرفته است! خانم آقای نجفی مهریه ای داشته که پس از فوت به پدر، مادر و فرزند منتقل می شود. آنها مهریه را مطالبه کرده اند و دادخواست داده بودند. ما مصالحه کردیم که آنها هر روز به دادگاه نروند.

آقای نجفی گفت من به این خانواده بدهی دارم. مبلغ بالا بوده و ۱۳۶۰ سکه بوده است. این مهریه زنش بوده که باید بدهد. این را به قیمت روز حساب کنید. این که بگویند میلیاردها تومان داده اند تا رضایت بگیرد اصلا اینطور نیست. این مهریه بوده است. یک مبلغ جزئی هم به خاطر آن بچه داده اند که پس ازمرگ مادر خانه و زندگی ندارد.این کل ماجرا است. سراسر رسانه ها پر شده نجفی میلیاردها تومان داد تا رضایت گرفت و فردا هم آزاد شد. کسی هم توجه نمی کند وکیل بدبخت چه جانی کند تا رضایت گرفت. چه روزها و صحبتهایی شد تا دل آنها را به دست بیاورد.

ماجرا این است که تا ۲۴ ساعت قبل، خانواده چیز دیگری می گفتند و بعد به یک باره نظرشان عوض شد؟

ما نمی توانیم مسایل مذاکره را در رسانه ها بگوییم. مادرش اینقدر اشک می ریخت که نمی توانستی با او صحبت کنی. الان هم وضع روحی مناسبی ندارد. ما حتی با طایفه و بزرگان قوم مرحوم در کرمانشاه مذاکره کردیم. اصلا اینطور نیست که یک روزه به رضایت برسد. همه پرونده های رضایت، یک روز طرف می رود به دادگاه رضایت می دهد ولی آیا یک روزه مذاکره کرده اند؟ این که ما در زمان نه چندان طولانی رضایت گرفتیم این جای نقد ندارد. ما با آنها مذاکره کردیم و به خاطر طرح مسایل اولیه که حرمت خانواده را تضییع کرده بود، خشمگین بودند که ما صحبت کردیم و روحیه شان را به دست آوردیم.

شما در دفاع از موکل خود، بعد اخلاقی را خیلی کوچک نمی کنید؟

شما می گویید آقای نجفی اتهامات دیگری هم دارد؟

نه، ببینید از نظر ضربه روحی به جامعه، گروه های حمایت از زنان و حتی اصلاحطلبان هم صدایشان درآمد. ۱۳۶۰ سکه مهریه کردن و پرداخت آن، از توصیه های خود افراد مسئول هم دور است. این که خیلی کوچک نیست؟

شما اگر به دادگاه های خانواده مراجعه کنید، تعیین سکه های کلان در بسیاری پرونده ها وجود دارد. این بحث از پرونده خارج است و اخلاقیات را مطرح می کنید. حداقل آقای نجفی دین خود به این خانواده را پرداخت کرده است. من قبول دارم مبلغ سنگین است. اگر همسر (اول) آقای نجفی کمک نمی کرد، او قدرت پرداخت را نداشت. این که این میزان مهریه تعیین شده، توافق است.

کل این پرونده، با سلاح به حمام رفتن و متکا به دست گرفتن برای ساکت کردن صدای شلیک و اتفاقات و حاشیه هایی مانند خودکشی آقای نجفی، نشان می دهد این زندگی خیلی خبرساز بوده است. جامعه این را نمی گوید؟

مطبوعات ما بسیاری از اخبار را مطرح کرد که برای عموم جذاب بود. مردم تحمل بحث حقوقی را ندارند ولی خبرها را می خوانند. بحث این است که شاید مردم بگویند این قتل عمد بود، وکیل آن را تبدیل به شبه عمد کرد. فردا هم می خواهد زندانی را آزاد کند. اینطور نگاه نکنید. پرونده یک مندرجات و دلایلی دارد. ما اینها را مطرح می کنیم و دیوان رای محکمه را نقض می کند.

آقای نجفی گفته است من با سلاح وارد حمام شدم. مرحوم استاد زندگی را تخریب می کرد و من رفتم بگویم دست از این رفتارت بردار. وقتی داخل حمام رفته اگر میخواست مرتکب قتل شود، یک گلوله شلیک می کرد و تمام. از اسلحه به عنوان ابزار ترساندن استفاده کرده بود. دادسرا می گوید موضوع با قصد قتل عمد بوده است. شعبه ۹ دادگاه کیفری یک می گوید از قتل عمد نبوده است و به قصد ترساندن رفته ولی اقدام نوعا کشنده بوده است. دیوان عالی کشور می گوید دادگاه باید به نفع متهم تفسیر قانون کند. دست آقای نجفی را این خانم گرفته و گلوله ها بی اراده شلیک شده است. یک گلوله کمانه کرده و به این خانم خورده. آیا این قتل عمد است؟

این که یک سلاح غیرمجاز داشته باشی و استفاده کنی، باور این را به مردم قبولاندن که قتل شبه عمد است، مقداری سخت است.

این بحث دیگری است. باور مردم این است که هر کس با اسلحه رفت داخل حمام و یک جنازه پیدا شد، او مرتکب قتل عمد شده است. دو دو تا چهارتا می گوید این آقا با اسلحه رفته و این قتل را مرتکب شده ولی آیا تحقیقات جنایی به همین سادگی است؟ این که گلوله ها چه وضعی دارد. کجا گلوله خورده. این که قاتل اراده داشته است؟ اظهارات متهم چیست؟ برای اثبات حرفهای آقای نجفی باید دلایل و مدارک را دید. آزمایش گاز باروت می گوید خانم استاد دستش به اسلحه چسبیده بوده است. گلوله ها به بخشهای مختلف و به صورت پراکنده شلیک شده است. اینها دلایلی است که دیوان عالی کشور پذیرفته رای را نقض کند.

در سریال نوروزی خیلی با این پرونده قتل شوخی شد و در رقابتهای مجلس هم خیلی بیان شد. آقای نجفی در جریان هستند ماجرای قتل چماقی بر سر اصلاحطلبان شده و موضوع مردم است؟

این که پرونده غیرعادی است، تردیدی نداریم. آقای نجفی هم بی اطلاع نیست که مسایلش نقل دهن ها شده است. او می داند اگر او آزاد نشده است به خاطر همین جو اجتماعی است. اما سئوال اینجاست جامعه ما تجربه برخورد با چنین پرونده های مهمی را کمتر دارد. این پرونده را این اهمیت مطرح بوده است. همه جا هم بهت زده نگاه می کردند. در دادسرا هم جو بسیار تند بود. ما قانونا نباید تصویر متهمان را نشان دهیم ولی اینجا آقای نجفی را همه مردم دیده اند و می شناسند. منتهی تلویزیون با او مصاحبه می کند و خبرنگار تلویزیون گلوله ها را می شمارد. این مرسوم نیست. اگر دادگاه اجازه می داد باید بخشی از دادگاه با اجازه رئیس دادگاه منتشر می شد.

چرا آقای نجفی ممانعت نکرد؟

او روحیه مناسبی نداشت. یک لحظه در آگاهی بودم و خودم را نشان دادم به خبرنگارها تا نگویند قتلی واقع شد و نجفی از کشور فرار کرد. خودم را نشان دادم و معرفی کردم تا جامعه آرامش عمومی داشته باشد.

این پرونده افسانه های زیادی داشت. آقای طباطبایی همکار قبلی شما در این پرونده می گفت کس دیگری شلیک کرده است. برخی گفتند فرد سومی در صحنه بوده است. آقای طباطبایی به صورت ویدئویی مصاحبه کرد و مسایل زیادی را مطرح کرد. شما هرگز وارد این ابهامات نشدید؟

من در لایحه اول و در جلسه اول دادرسی برخی مسایل را مطرح کردم. گفتم در این صحنه آثار اصابت با تعداد گلوله ها تطبیق ندارد. باید بررسی کارشناسی شود که تعداد گلوله های شلیک شده با تعداد آثار اصابت تطبیق ندارد. ۹ اثر اصابت در در و دیوار و وان و دست و قفسه سینه دیدیم. درحالی که ۲ گلوله کشف شد. این بحث من در روز اول بود. بعدها این ۹ اثر اصابت در کمیسیون ۵ نفره کارشناسی به ۱۰ اثر اصابت رسید. کارشناسان توجیهی داشتند. گفتند ۲ گلوله پیدا شده و ۳ گلوله دیگر تجزیه شده یعنی تکه تکه شده است.

مسئله دیگر سقف کاذب بود. ما نمی دانستیم سقف حمام کاذب است. ما اجازه نداشتیم برویم سر صحنه. در مرحله نقض رای به حمام رفتیم و دیدیم سقف حمام کاذب است. مهم اظهارات آقای نجفی در دادگاه است. ما که نمی توانیم خارج از اظهارات موکل حرف بزنیم. وقتی تعداد گلوله ها درحمام زیاد بوده، تحلیل آن کار ساده ای نیست. هنوز ما به بررسی کارشناسان اعتراض داریم و اعتراض کرده ام. از همه مهمتر این است که آقای نجفی چه گفته است. همه این اظهارات موجود است.

شما با خانواده استاد ارتباط دارید؟

امسال عید برایشان تبریک فرستادیم. برادر مرحوم هم تبریک نوروز گفتند. ما سر قول و قرار خود ماندیم و آنها هم عدول نکردند. ما و آنها گرفتاریهای خودمان را داریم. آنها رضایت دادند و کنار کشیدند. وقتی اولیای دم رضایت دادند، به خاطر مسایل فضای مجازی نباید موکل من در زندان باشد. رفته است رضایت بگیرد که آزاد شده است. دیوان عالی کشور می گوید قتل شبه عمد است اگر دادگاه نپذیرد که دوباره رای نقض می شود. مجازات قتل شبه عمد که ۲ سال است و اگر بدهند که چون یک سال را کشیده، باید زندانی آزادی مشروط شود.

واقعا الان نیمی از زندانیان زندان رجایی شهر با ۱۰ تا ۱۵ میلیارد تومان می توانند آزاد شوند؟

سکه در زمانی که این مصالحه شده، چقدر بوده است؟ کلا ۲ میلیارد هم به این پسر ندادند. شما می گویید ۱۵ میلیارد؟ ۲ میلیارد به این پسر دادند و به اضافه مهریه. چطور می گویید ۱۵ میلیارد داده اند؟

با همین پول نمی شود نیمی از زندانیان را آزاد کرد؟ با یک گلریزان می شود ۱۰ میلیارد جمع کرد؟

نمی دانم اتهامات زندانیان رجایی شهر چیست. خیلی دوست دارم کسانی که به قصاص محکوم شده اند آزاد شوند. آزاد کردن زندانیان از بند خدمت بزرگی به جامعه است. جلب رضایت مردم کار بسیار خوبی است ولی این که نماینده دادستان می گوید تمام زندانیان زندان رجایی شهر با این پول آزاد می شوند، اغراق آمیز است. الان دیه چقدر است؟ در ماه حرام ۴۱۰ میلیون تومان. اصلا طرح این مسایل جزء وظایف نماینده دادستان نیست. کار او دفاع از کیفرخواست است نه طرح مسایل حاشیه ای.

شما در بخشی از صحبت ها گفتید که دوستان آقای نجفی در مذاکرات با بزرگان قوم استاد در کرمانشاه نقش داشتند. در این باره توضیح می دهید؟

بله قطعا همین طور است . وقتی خدایی ناکرده برای هر کدام از ما اتفاقی بیفتد قطعا اولین نفراتی که کمک می کنند دوستان مان هستند. در مورد آقای نجفی هم به دلیل جایگاه مسئولیتی شان، دوستان‌شان می شوند افراد سیاسی.

به طور مشخص این دوستان سیاسی نزدیک به آقای نجفی می شود شخص آقای سید محمد خاتمی؟

نه اصلا. ایشان انسان شریفی هستند ولی قطعا هیچ نقشی در گفت و گو با خانواده استاد و روند رسیدن این پرونده به رضایت نداشتند و دخالتی نکردند. تعدادی از دوستان قدیمی آقای نجفی که سیاسی هم هستند و الان به دلیل اینکه نمی دانم آیا رضایت دارند یا نه از اسم آوردن شان معذورم پا درمیانی کردند. به طور مشخص یک عزیزی که دوستان معتمد و ریش سفیدی در کرمانشاه داشت توانست با بزرگان قوم استاد صحبت کند و آن بزرگان هم خانواده داغدار را راضی به صلح کردند. این را گفتم که به طورشفاف مشخص شود که مثلا یک هیات عالیرتبه سیاسی در مسیر این رضایت پا نشده برود و رضایت بگیرد و همه چیز در حد رایزنی های بر پایه روابط دوستانه و شخصی بوده است.

شما پرونده های مهمی در سال های نوجوانی ما داشتید که مثل شاهرخ و سمیه خبرساز بودند. از سرنوشت شان خبر دارید؟

آنها ازدواج نکردند. تا اواخر دهه ۸۰ در جریان زندگی شان بودم و با آنها در ارتباط بودم. یکی شان برای زندگی از کشور خارج شد و یکی شان هم هنوز ایران است.

 

منبع:تابناک

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده